پیش بارگذار اجومال

پیش مرثیه های مقتل حضرت علی اکبر علیه السلام

photo_2023-07-16_12-37-29
متن مقتل

پیش مرثیه های مقتل حضرت علی اکبر علیه السلام

کشف المراثی علی اکبر علیه السلام   1-محبت پدرومادریک علاقه ذاتی است!مثلاوقتی که میخواهی بروی سفرمادرمی آیدجلو تو را درآغوش می گیرد.اما پدرعقب می ایستد  وازدور فقط نگاهت می کند مرثیه:امام حسین(ع) لحظه به میدان رفتن علی اکبر(ع)مایوسانه به قد و قامت او نگاه می کردند 2- خدابرای هیچ پدری نیاوردکه به او خبر بدهند برای پسرت در خیابان اتفاقی افتاده است و بیاید و ببیند مردم دورش را گرفتنه اند مرثیه:ناگهان صدای علی اکبر(ع) از وسط میدان به گوش سید الشهدا رسید.باسرعت به طرف میدان رفت و دید یک عده دور علی اکبر(ع) را گرفتنه اند و هرکسی با هر ابزار جنگی که دستش هست به بدن مبارکش ضربه وارد می کند (و قطعوه بسیوف اربا اربا) 3-اصلاانگارهرکس که هم نام علی است بایدفرقش شکافته شود مرثیه:عمر ابن سعد ازدی نزدیک آمد و با شمشیر به فرق مبارک علی اکبر(ع) کوبید و فرق را شکافت 4- وقتی که فرزندکوچک است پدر او را در آغوش می گیرد و می بوسد اما آرام آرام که بزرگ می شود دیگر این اتفاق به تدریج کم می شود  مرثیه:امام لحظه بازگشت علی اکبر(ع) از میدان به بهانه رفع تشنگی علی اکبر(ع) برای آخرین بار لبهای علی را بوسید 5- چند نفر به لبهای سید الشهدا (ع)بوسه زدند مرثیه:پیامبر(ص)،علی اکبر(ع)،حضرت رقیه(س)،سنگ،چوب خیزران گریز:اما زینب(س) جایی را بوسید که هیچ کس نبوسید: رگهای بریده 6-روزي مردي نصراني واردمسجد النبي شد مسلماناني كه درآنجا بودندبه اوگفتندبيرون بروكه تو نصراني هستي.گفت  ديشب درعالم خواب عيسي بن مريم(ع) رو به من كردوفرمود در محضررسول خدا اسلام بيار و مسلمان شو،حال آمده ام تا اسلام خودرا بريكي از نزديكان پیامبرعرضه نموده وبيعت نمايم،مردم اورابه امام حسين(ع) معرفي كردندوقتي به امام رسيد خواب خود را گفت امام فرزند خودعلي اكبر(ع)راخواستنددرحالي كه نقابي برصورت داشت،وقتي نقاب كناررفت وايشان راديد ازهوش رفت،او را به هوش آوردندامام به اوفرمودندآياپسرم شبيه جدم رسول الله است،گفت بله به خداقسم شبيه ایشانند، مرثیه: حضرت فرمودنداگرتوفرزندي اينگونه داشته باشی وخاري به بدن اواصابت كندوخراشي برداردچه مي كني؟گفت فورا مي ميرم،حضرت فرمودند به توخبرمي دهم كه مي بينم فرزندم مقابل چشمم باشمشيرها قطعه قطعه مي گردد. 7- زمانی که هاجر،مادرحضرت اسماعیل(ع)،ازموضوع امتحان الهی اگاه شد،واثر خنجررا روی گلوی اسماعیل مشاهده کرد،بیشتر ازسه روز زنده نمان مرثیه: امادلهابسوزد برای آن آقایی که چشمش افتاد به بدن تکه تکه ی جوانش 8-زمانی که برادران یوسف پیراهن خون آلود  را برای یعقوب(ع) آوردن،حضرت  آنقدرگریه کرد که محاسنش به خون پیرهن خضاب شد مرثیه: اماسیدالشهدا (ع)صورت به صورت علی گذاشت و وقتی سر برداشت محاسنش به خون یوسفش خضاب شده بود(السلام علی الشیب الخضیب) 9-اگر بدن شهیدی به دلیل جراحت زیاد از هم پاشیده شده باشد انتقال آن به پشت جبهه به سادگی امکان پذیر نخواهد بود و نیاز به همکاری چند نفر برای انتقال پیکر وجود خواهد داشت مرثیه:زمانی که ابی عبدلله(ع) کنار علی کبر(ع) رسید هر چه کرد نتوانست بدن را به تنهایی بردارد فلذا صدازد:جوانان بنی هاشم بیایید…  گریز:امازمانی که آمد به بالین اباالفضل(ع)،دیگر نه خبری از عبا بود و نه جوانی ازبنی هاشم  10-معجزه ی شق القمرپیامبر برای هدایت مشرکان مرثیه:شق القمرفرق علی اکبر(ع) درکربلا 11-هر کدام از شهدای کربلا قبل از شهادت امام را صدا زدند و از او خواستند لحظات آخر کنار بالینشان حاضر شود مرثیه:اما علی اکبر علیه السلام لحظات آخر فرمود( یا ابتا و علیک منی السلام) یعنی ای پدر خداحافظ و این به این معنا بود که کنار بالین من نیا چرا که می دانست اگر حسین(ع) بدن پاره پاره اش را ببیند بعید نیست که از شدت مصیبت از دنیا برود 12-منتقل کردن شهید زیر آتش مستقیم دشمن کار بسیار سختی است مرثیه:اما در کنار بدن علی اکبر(ع) هیچکس به سید الشهدا(ع) تعرض نمی کرد چرا که دشمن می خواست زجر کشدن ایشان در دیدن داغ عزیزان را قبل از شهادت خودشان شان ببیند و لذت ببرد 13-در دعای وارث می خوانیم که (السلام علیک یا وارث محمد حبیب الله)یکی از آن چیزهایی که از پیامبر(ص) به حسین(ع) ارث رسید کسا یمانی بود همان عبايي که در حدیث شریف کسا پنج نفر زیر آن  جمع شدند مرثیه:اما حسین(ع) در کربلا نتوانست یک علي اکبر(ع) را در آن جمع کند . 14-خیره شده بودبه آسمون.حسابی توفکرفرورفته بود.به او گفتم:چه شده محمد؟بایک بغض عجیبی گفت:بالاخره نفهمیدم(اربااربا)یعنی چی؟بایدبعدازعملیات کربلای پنج درباره اش تحقیق کنم یا همین جا توی خط به آن  برسم…(وقتی که در بهشت زهرا(س)می خواستند دفنش کنند دیدم جواب سوالش راگرفته.باگلوله توپی که خورده بود به سنگرش بدنش اربااربا شده بودمرثیه:و قطعوه بالسیوف اربا اربا 15-امیرالمؤمنین(ع) هنگام نماز وگفتن تکبیر به شهادت رسیدند. مرثیه:درکربلا هم یک علی( علی اکبرع)که موذن بود وتکبیرمی گفت راشهیدکردند 16-در بین رزمندگان برای روی مین رفتن قرعه کشی شد دونفر یکی پیر مرد و دیگری جوان باقی ماندند وقتی پیر مرد اصرار جوان را دید انصراف داد بعد از شهادت جوان رزمنده ها به پیر مرد گلایه کردند که چرا اجازه دادی جوان برود و پیر مرد با گریه گفت او پسر خود من بود مرثیه:علی اکبر اولین کسی بود از بنی هاشم که بدون ممانعت پدر به میدان رفت و شهید شد 17-اگر جنازه ای به هر دلیلی از هم پاشیده باشد او را به پدر و مادرش نشان نمی دهند چرا که پدر و مادر طاقت نمی آورند جوانی که با عمریی زحمت و خون دل بزرگ کرده اند اینگونه ببینند مرثیه:دلها بسوزد برای آن پدری که خودش کنار بدن پاره پاره جوانش نشست 18-اگر کسی بخواهد تشنگی کسی را با بزاق دهانش برطرف کند زبانش را در دهان او می گذارد تا بمکد و سیرآب شود مرثیه:کربلا این ماجرا برعکس شد و سید الشهدا(ع) به علی اکبر(ع) فرمودند (هات لسانک) یعنی تو زبانت را در دهان من بگذار کنایه از اینکه زبان من از تشنگی خشک شده و از دهان بیرون نمی آید

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی ها