پیش بارگذار اجومال

متن مقتل حضرت علی اصغر علیه السلام

photo_2023-07-16_12-37-20
متن مقتل

متن مقتل حضرت علی اصغر علیه السلام

 سیر منطقی شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام از مصائب روز عاشورا و از حوادث مسَلَّم این روز شهادت طفل شیر خواره امام حسین علیه السلام که مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی دختر هندالهنود است،که افراد سپاه عمر سعد ملعون با بی رحمی تمام او را به شهادت رساندند و جنایات نابخشودنی دیگری به جنایاتشان افزودند. درباره چگونگی شهادت طفل شیر خوار از جمع بندی آنچه در منابع کهن آمده است می توان دو قول را بدست آورد ؛ یکی بیانگر آن است که طفل شیر خوار در هنگامی که بر در خیمه ها و در دامن پدر بود به شهادت رسید که اکثر مقتل نویسان و مورخان با تفاوت هایی این قول  را مطرح کردند و قول دوم آن است که طفل در میدان جنگ و روی دست امام توسط دشمن هدف تیر قرار گرفت و به شهادت رسید . در همین زمینه امام زمان علیه السلام می فرمایند: سلام بر عبدالله شیرخواری که با تیری او را به زمین انداختند و در خونش کشیدند و خون اورا به طرف آسمان پاشیدند ودر دامن پدرش اورا شهید کردند ،خداوند حرمله بن کاهل اسدی قاتل او و کسانیکه اورا یاری کردند را لعنت کند. قول اول:حسین(ع) در روز عاشورا و بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام هنگامیکه پیکرهای جوانان و دوستان خود را بر زمین دید دل به شهادت نهاد وفریاد زد : (هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله ؟)        آیا کسی است که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ (هل من موحد یخاف الله فینا؟)           آیا یکتا پرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ (هل من مغیث یرجو الله فی غاثتنا؟)        آیا یاری گری هست که با یاری کردن ما به خدا امید داشته باشد؟ (هل من معین یرجو ما عندالله فی اعانتنا؟)      آیا یاوری هست که در یاری ما دیده به اجر الهی داشته باشد؟ در آن هنگام صدای اهل خیام به ناله بلند شد ،امام جلو در خیمه آمد وبه حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: کودک صغیرم را بیاور تا با او وداع کنم و او را گرفت و سر خم کرد تا او را ببوسد در این هنگام حرمله بن کاهل اسدی تیری انداخت و آن طفل را ذبح کرد. قول دوم: شهادت آن طفل در مقتل جامع سیدالشهدا ء (ع) که تنها مستند قابل توجه آن گزارش سبط بن جوزی (654قمری)است ، به نقل از هشام بن محمد کلبی نقل شده است امام حسین علیه السلام چون دید بر کشتن او اصرار دارند قرآن گرفت و آن را گشود بر سر نهاد و خطاب به لشکر فرمود: حَکم میان من و شما قرآن و جدم رسول خدا است. ای مردم برای چه خونم را حلال می دانید؟ این هنگام متوجه صدای طفل شیر خوار شد که از شدت تشنگی می گریست، حضرت اورا مقابل سپاه دشمن روی دست بلند کرد و فرمود:  یاقوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا الطفل(رضیع)            ای قوم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل رحم کنید  پس حرمله تیری به سوی کودک  انداخت و اورا کشت، امام گریست و فرمود: خدایا میان ما و مردمی که ما را دعوت کردند تا نصرت مان کنند و به عوض آن مارا کشتند حَکَم باش.  دراین هنگام منادی از آسمان ندا داد:(دعه یا حسین ان له مرضعه فی الجنه) ای حسین او را واگذار که دایه ای در بهشت برای او قرار داده شده است. سپس گفته شده است که حصین بن نمیر تیری به دو لب آن حضرت زد و خون از آن روان گردید و امام گریه می کرد و می فرمود خدایا  از آنچه با من و برادرانم و خاندانم می کنند به تو شکایت دارم، سپس دستش را از خون طفل پر کرد و به آسمان پاشید که در این رابطه امام باقر(ع) می فرمایند: (حتی یک قطره از آن به زمین بازنگشت) آنگاه سیدالشهداء علیه السلام فرمود:(هون علیَّ ما نزل بی،انها بعین الله) آنچه بر سر من آمد برایم قابل تحمل است که خداوند متعال ناظر آن می باشد ،سپس با غلاف شمشیر قبر کوچکی حفر کرد و طفل را خون آلود دفن کرد. و در گزارش یعقوبی و فضیل بن زبیر این گونه آمده است که حسین علیه السلام بر اسب سوار بود که نوزادی را که در همان لحظه بدنیا آمده بود نزدش آوردند، اورا در دامن خود قرار داد تا درگوش او اذان بگوید و با آب دهان خود کام اورا بردارد و او را عبدالله نامید ناگهان تیری به او خورد و اورا کشت. 

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی ها