#فاطمیه
#زمزمه

بند1⃣

دلخونم و بارونیه چشمای من
آخه داره تنها میشه بابای من

بعد از غم جدم رسول خدا
دارم می شم از مادرم هم جدا
کارم شده گریه ولی بی صدا

می گن دعای بچه ها همیشه مستجابه
الهی فردا ببینم اینا همش یه خوابه

بند2⃣

تو کوچه ها به زخم ما نمک زدن
جلو بابام مادرم کتک زدن

چند وقته که بیدار می مونم شبا
یادم می آد وقتی از اون ماجرا
بغض منم می شکنه با مجتبی

خیر نبینن اونایی که مادرمون کشتن
داغ یتیمی به روی دلای ما گذاشتن

بند3⃣

از پهلوی مادر هنوز می ريزه خون
بابا می گه اسما بریز آب روون

مثل بابام هیچ کسی غم نخورده
جلو چشاش یارش زمین نخورده
کار خداست اگه هنوز نمرده

چش داداش حسینم و داداش حسن گرفته
مادر لباشو بسته و زبون من گرفته

شعر و سبک : یاسر رحمانی