پیش مرثیه های مقتل عبدالله ابن الحسن سلام الله علیهما
25 تیر 1402 1402-04-25 18:08پیش مرثیه های مقتل عبدالله ابن الحسن سلام الله علیهما
پیش مرثیه های مقتل عبدالله ابن الحسن سلام الله علیهما
کشف المراثی عبدالله بن حسن علیه السلام
1-دفاع از امام زمان)ع( به هر قیمتی(معنای ولایت)
الف-امیر المومنین(ع) با جان در لیله المبیت
ب-حضرت زهرا در کوچه های مدینه با دست و صورت و سینه
ج-زهیر و سعید با سینه و صورت
مرثیه:عبدالله ابن حسن(ع) با دو دست کودکانه
2- شباهتهایی میان حضرت عبدالله (ع)و حضرت ابالفضل(ع) .
-دست هردو بزرگوار قطع شد.
-بدن هردو بزرگوار رابه خیمه دار الحرب نیاوردند.
-هر دو طعم تیر حرمله را چشیدند
مرثیه:بدن عبد الله هم زیر سم مرکبها ماند.
3-یک سوال؟
مرثیه:زمانیکه شمر وارد گودال شد یا زمانیکه اسبها بر بدن ها تاختند بدن عبدالله(ع) کجا بود
4-شمشیری که در مدینه بالا رفت در غلاف بود و دست را شکست
مرثیه:شمشیری که در کربلا بالا رفت در غلاف نبود و دست به عبدالله(ع)را به پوست آویزان کرد
5-اگر یک گلدان گل به شما امانت داده شود و با وجود همه تلاشهایتان
پژمرده شود چقدر نزد صاحب امانت شرمنده می شوید
مرثیه:عبد الله(ع) اولین امانت سید الشهدا(ع) پیش حضرت زینب (س)بود که اینگونه شهید شد
گریز:یک امانت دیگرهم داشتند که در شام پرپرشد /یارقیه
6-کلمه ذبح درباره این آقازاده گفته شده
ترجمه کلمه ذبح
که در حالیکه شخص زنده است سر از بدن جدا می شود.
مرثیه:سه نفر در کربلا ذبح شدند
الف:سید الشهدا(ع)
ب:علی اصغر(ع)
ج:عبدالله ابن حسن(ع)
7-شباهت های حضرت عبد الله(ع) با علی اصغر(ع)
-درآغوش سید الشهدا (ع)شهید شد
-تیر سه شعبه به گلویش خورد
-ذبح شد
تفاوتها
-علی اصغر(ع) لااقل دفن شد
-دست علی در قنداق بسته بود ولی دست این آقازاده قطع شد
8-اعتبار هر نامه ای به همان مهر و امضای آخر نامه است
مرثیه:عبدالله آخرین شهید از لشکر امام و خاتم شهدا و مهر و امضای شهادتنامه شهدای کربلاست
9-دو نفر در کربلا شاهد لحظات شهادت سید الشهدا (ع)بودند
الف-حضرت زینب(س)
ب-عبدالله ابن حسن(ع)
مرثیه:صحنه هایی که عبد الله(ع) از آن لحظات امام حسین(ع) دید زینب(س) هم ندید
10-شتاب برای یاری امام
مرثیه:دوان دوان خود را از بین لشگر به امام رساند
گریز:دنبال حیدر می دوید…
11-تیر خوردن ارث پدری
مرثیه:در مدینه تیر به تابوت پدر خورد و در کربلا تیر به گلوی پسر
12-حس کردن یک خاطره با تمام وجود
مرثیه:وقتی دستها قطع شد صدا زد یا اما(وای مادر)یا عما(وای عموجان)