پیش مرثیه های مقتل حضرت اباالفضل علیه السلام
25 تیر 1402 1402-04-25 19:05پیش مرثیه های مقتل حضرت اباالفضل علیه السلام
پیش مرثیه های مقتل حضرت اباالفضل علیه السلام
کشف المراثی حضرت عباس(ع) 1-وقتی وارد یک مجلس ترحیم می شوید می بینی صاحب عزا جلوی در ایستاده خوش آمد می کند اما در دو مورد برای صاحب عزا صندلي مي گذارند چون از شدت مصیبت زانوهایش رمق ایستادن ندارد الف-کسي که برادر از دست داده ب-کسي که جوان از دست داده مرثیه:سید الشهدا(ع) در کنار بدن غرق به خون برادر فرمودند کمرم شکست (الان انکسر ظهری). 2-بدن سه نفر از شهدای کربلا به خیمه ها بازنگشت الف:عبد الله ابن حسن(ع) ب:سید الشهدا(ع) ج:حضرت عباس(ع) مرثیه:به دو دليل شايد بدن حضرت عباس(ع) را به خيمه نياوردند -از هم پاشيدگي -شرمنده بودن ابالفضل(ع) از عملی نشدن وعده آب 3-اوج مصیبت برای هر کسی از طرز گریه کردنش معلوم است مرثیه: سید الشهدا از علقمه بر می گشت در حالی که از شدت گریه گاه باآستین مبارک اشک چشم ها را پاک می کرد 4-هر کاری بسته به میزان ارزش مزد متناسب با آن کار را دارد مرثیه:سرمقدس حضرت عباس(ع) را به خاطر خدماتی که حرمله انجام داده بود به او دادند 5-وقتی برای کسی که از دنیا رفته می خواهند قبری مهیا کنند اول نگاه به قد و قامتش می کنند مرثیه: در هنگام برگشتن اسرا در اربعین کسی از امام سجاد(ع) در مورد کوچک بودن قبر حضرت عباس(ع) سوال کرد و آقا فرمودند به دلیل قطعه قطعه شدن بدن کوچک شد 6-همه عالم و آدم آرزو دارند که فدای سید الشهدا(ع) بشوند مرثیه:سید الشهدا(ع) به حضرت عباس(ع) فرمودند: جانم فدای تو(ارکب بنفسی انت) 7-وقتی یک نفر از بلندی روی زمین می افتد دستها یش را محافظ صورتش می کند مرثیه:عباس از اسب باصورت به زمین خورد 8-حاج اکبر ناظم از مداحان بااخلاص تهران بود که ظهر تاسوعا باید به بازار می رفت و روضه می خواند ،فرزندش بیمار بود و در تب می سوخت،همسرش به او گفت که امروز را به روضه نرو و فرزندت را به بیمارستان برسان،او در جواب گفت من به مردم قول داده ام و نمی توانم بد قولی کنم ،من کار خودم را می کنم ،عباس(ع)هم کار خودش را می کند و رفت. در بازار روی چهارپایه ایستاده بود و روضه می خواند که ناگهان به او خبر دادند فرزندت از دنیا رفته است،رو به جمعیت کرد و با گریه شروع کرد به خواندن این بیت شعر معروف ای با وفا اباالفضل—مشکل گشا اباالفضل روضه تمام شد و با گریه به خانه برگشت و در زد و با کمال تعجب دید که فرزندش روی پای خودش ایستاده است و می گوید بابا عباس(ع)مرا شفا داد و گفت به پدرت بگو عباس یک بار در کربلا شرمنده شده است و دیگر نمی شود مرثیه:شرمندگی حضرت از عدم توانایی برای رساندن آب به خیمه ها 9-وقتی خبر مصیبت بزرگی رو به کسی می دهی اولین واکنش صاحب مصیبت این است که زبانش بند می آید مرثیه:حضرت سکینه(س) از پدر سوال کرد که عمو کجاست،سید الشهدا (ع)پاسخ ندادند و عمود خیمه عباس(ع) را کشیدند 10-یک شمشیر در غلاف در مدینه بالا رفت و دست مدافع حریم ولایت حضرت زهرا(س)راشکست مرثیه:یک شمشیر هم در کربلا بالارفت اما اینجا دیگر شمشیر در غلاف نبود و دست های عباس(ع) را قطع کرد 11- انبیاوقتی گره به کارشون می افتاد می گفتند:رب شرح لی صدری ویسرلی امری.خدا وند متعال به پیغمبرفرمود:مابرای توشرح صدرمی فرستیم،آرامش می فرستیم،تفسیرآیه می گوید شرح صدرپیغمبر(ص)علی(ع) بود. مرثیه: اگرآرامش و صدرپیغمبر(ص)علی(ع) بود.کنارحسین(ع)هم یک شرح صدری به نام عباس(ع) بود.هروقت سختی پیش می آمدنگاه به عباس می کردوآرام می شد… مرثیه:وای از آن لحظه ای که چشم امام به بدن غرق بخون برادر افتاد و تمام غصه های عالم در دلش نشست 12-امام زمان (ع) به حاجی فشندی در جواب سؤالش که عرضه داشت فردا روز عرفه در کدام خیمه شما را ببینم،فرمودند:خیمه ای که در آن روضه ابالفضل العباس(ع) خوانده می شود.اولین گریه کن عباس(ع) امام زمان(ع) است مرثیه:اولین گریه کن عباس در کربلا هم امام زمانش بود 13-بعد از رسیدن خبر شهادت جعفر بن ابیطالب ،پیامبر اکرم(ص) با اصحاب در مصیبت جعفر گریه می کردند,ناگاه امیرالمؤمنین(ع) وارد شد , پیامبر اشاره به اصحاب کردند تا گریه نکنند. امیرالمؤمنین(ع) عرضه داشتند آیا خبری از برادرم جعفر آمده است؟ حضرت فرمودند:یا علی(ع) خدا تو را جزای خیر دهد در مصیبت برادرت جعفر . حضرت امیر المؤمنین(ع) عرض کردند:الان انقطع ظهری.اینجا امیر المومنین(ع) تنها خبر شهادت برادرش را شنید مرثیه:دلها بسوزد برای آن آقایی که خودش در کنار بدن پاره پاره برادرش نشست و فرمود الان انکسر ظهری 14-سید الشهدا (ع)شاهد تیرباران بدن دو برادر بود الف:امام مجتبی(ع) ب:قمر بنی هاشم(ع) مرثیه:هرچند بدن امام مجتبی(ع) تیر باران شد اما دیگه قطعه قطعه نشد و دستان مبارکش از تن جدا نشد گریز:دلها بسوزه برای آقایی که همه این اتفاقات برایش افتاد و دو مرتبه هم زیر سم مرکبها رفت 15-وقتی علم عباس(ع) راآوردند پیش یزید گفت علمدار کی بوده که همه جای این علم تیر خرده الا دسته این علم مرثیه: حضرت اباالفضل(ع) تمام لشگر امام بود به همین دلیل وقتی کشته شد سید الشهدا (ع)فرمودند این یعنی الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی (الان کمرم شکست و چاره ام کم شد) 16-سه نفر در مصیبت سید الشهدا(ع) خون گریه کردند الف:امام زمان(ع)(ابکی حتی بدل الدموع دما) ب:امام رضا(ع)(اقرح جفوننا) ج:عباس(ع) مرثیه:خونی که از چشم عباس(ع) جاری شد تاثیر تیر نیست تاثیر غربت سید الشهدا(ع)است