واحد سنگین فاطمیه(شروع ماجرا)
23 آبان 1401 1401-08-23 9:51واحد سنگین فاطمیه(شروع ماجرا)
واحد سنگین فاطمیه(شروع ماجرا)
#فاطمیه
#واحد_سنگین
بند1⃣
شروع ماجرا که از
بین در و دیوار نبود زهرا
اصلا از اون اولشم
با ما مدینه یار نبود زهرا
باور کن
نقشه کشیدن از همون روز غدیر
این مردم
تا قرار شد که به من بگن امیر
دردامو از چشام بخون نرو بمون
میگم با اشکبی امون نرو بمون
چشم و چراغ خونمون نرو بمون
زهرا نرو زهرا نرو زهرا نرو
بند2⃣
به من بگوکه مجتبی
چی دیده که چند شبه تب داره
به جای تسبیح رو لبش
تبت یدا ابی لهب داره
آوردن
هیزم برا سوزوندن خونه ی من
میبینی
سوخته به جای خونه کاشونه ی من
دردامو از چشام بخون نرو بمون
میگم با اشکبی امون نرو بمون
چشم و چراغ خونمون نرو بمون
زهرا نرو زهرا نرو زهرا نرو
بند3⃣
قوت زانوی علی
تنهایی منو ببین پاشو
تموم دنیای منی
دنیا گرف از علی دنیاشو
جونم رو
میگیره اینجوری نفس کشیدنت
خانومم
تنگه دل علی برا خندیدنت
دردامو از چشام بخون نرو بمون
میگم با اشکبی امون نرو بمون
چشم و چراغ خونمون نرو بمون
زهرا نرو زهرا نرو زهرا نرو
شعر و سبک :محمد حسین مکارم